چگونه نگویم از خیابانهایی که از عابرین پیاده بیشتر از سواره هایش خجالت می کشد !

بزرگی می گفت: من در میان روایات و احادیث هیچ عملی را به اندازه زیارت حرم حسینی ندیدم که اجر و پاداش داشته باشد مگر خدمت به بندگان خدا !!

عجب فرصت مغتنمی است، اینکه انسان این قابلیت را داشته باشد که در خدمت مردم باشد، اما متاسفانه مدتهاست این عبارت یا بهتر است بگویم این ادعا،  بیش از آنکه با هدف خدمت و کسب رضای الهی رواج داشته باشد حربه ای شده است که برخی سیاسیون برای مجاب کردن مردم و توجیه کرده های خودشان لقلقه زبان کرده اند و می دانم ومی دانید که باطن اعمال همان چیزی است که فاعل آن عمل به آن نیت کار را انجام می دهد .

عالم عجیبی است کاش می شد ملکوت کرده های برخی را دید و برای خودشان و دیگران هم نشان داد .

تعریف و تمجیدهایی که در آن ، زبان از قلب پیشی می گیرد و بغض و عداوت هایی که در آن توسن نفس , صحرای عقل را در می نوردد و نعل بر سینه مروت می تازد .

مدتها بود نشریات محلی اردبیل از استانداری می گفتند که :

* سایزش از اردبیل بزرگ تر است

* با علمای طراز اول مملکت در ارتباط است

*پهلوان عرصه تئوری پردازی است

*تیم مشاوره اش در حوزه مسائل اقتصادی زبانزد است

*پای بزرگان صنعت دنیا را به اردبیل باز کرده است و...

و امروز که شنیده اند ، شاید قصد حضوردر رقابت های انتخاباتی امسال را درذهن اش مرور می کند و ممکن است برای حضور دوباره برخی در بهارستان مشکل ساز شود چه ها که در باره اش نمی گویند وچه افتراها که نمی بندند !!!

کاری به صحت و سقم ادعاهای اصلاح طلب دیروز که می گفت من متولد دوم خرداد هستم و اصولگرای امروز که پایش بیافتد احمدی نژاد را اصلاح طلب خطاب می کند ندارم و به هیچوجه قصد آن ندارم و نمی خواهم من هم تکرار کننده این حرفهایی باشم که در باره استاندار معزول اردبیل می گوید و می گویند اما فقط یک سوال دارم :

رسالتی که اهل مطبوعات و اهل قلم همیشه از آن دم می زنند امروز در کدام کنج از ادبیات مطبوعاتی کشور دنبال گنج عافیت طلبی و نان به نرخ روز خوری میگردد ؟

آنانکه خود را علمداران توسعه همه جانبه استان می دانند و با داشتن رسانه ای بنام نشریه استانی، سنگ تنویر افکار عمومی را البته به سبک و سیاق خودشان به سینه می زنند؛ آیا به خود جرات داده اند که برگشته و نوشته های دوران حاکمیت حقیقت پور در استان را تورقی کنند تا برایشان بگویم که چاپلوسی و تملق و مرده خواری چند بخش است ؟؟؟؟!

من نیز از مدیریت ارشد استان چه در حال حاضر و چه در دوره گذشته دل خوشی نداشته و ندارم اما این جرات را داشته و دارم که در زمان اقتدارشان نقدشان کنم !!

یادتان می آید تبریک به خاطر انتصاب شایسته ای که دیروز بخاطر آن در پوست خود نمی گنجیدید و بارها به حقیقت پور در خفا و آشکار کد می دادید که وامدار شما در تصدی پست استانداری اردبیل است ؟؟؟!

اجازه می دهید امروز تعجب کنم بخاطر بالانس 180 درجه ای مواضع شما در تقبیح عملکرد ایشان و طعنه کودکانه ای که به حقیقت پور بخاطر نداشتن جایگاهی در سیستم مدیریت ارشد کشور می زنید؟؟؟

تعجب می کنم از آنانکه تا چندی پیش، شخص خودشان برای تصدی پست استانداری اردبیل حتی به آبدارخانه وزارت کشور هم دخیل بسته بودند ، امروز جرات آن ندارند از استانداری که نه خود بومی است و نه مدیرانش،  نمی نویسند و استاندار معزول را بخاطر داشتن مشاوران غیر بومی مذمت می کنند !!!

تعجب هم نخواهم کرد وقتی حسین صابری راه کرمان پیش بگیرد در حالیکه بازهم شاهد تغییر موضع شما و نوشته های ضدونقیض تان در مورد ایشان باشم که شما تا بوده چنین بوده اید و اردبیل شما را به یک بام و دو هوا داشتن می شناسند !!!

اگر قلم به دست گرفته اید برای نوشتن و گفتن به سیاقی که اکنون به آن سیاق می نویسید،  از من بشنوید وقلم بر زمین بگذارید و ننویسید که ملکوت قلمتان چیزی به وزن کوه اخم کرده سبلان خواهد بود که باید آنرا به دوش بکشید؛  با این تفاوت که راننده وزیری در صحرای محشر نیست که اجازه دهد شما کنار دست جناب وزیر در مورد تقسیمات پست استان به توافق برسید .

آیندگان در مورد امروز استان اردبیل چه خواهند گفت ؟؟؟

نمی خواهم اینجا محل انتشار کاستی های مظلومانه استانی باشد که سبلان سرد سرافراز، شاهد تاریخ سراسر رشادت و پایمردی اش بوده است و امروز با دلی پر از آتش و چهره ای سرد و بی روح و بغض گرفته سکوتی معنا دار دارد.